شیخ عبدالقادر گیلانی (حضرت غوث گیەڵانی )
سنه ی (۱۰۷۷ - ۱۱۶۶ م) با نام کامل شیخ محی الدین عبدالقادر بن صالح موسی گیلانی
عارف، صوفی، محدث، و شاعر ایرانیقرن پنجم و ششم قمری بود.[۲] وی مؤسس سلسله تصوف قادریه (منتسب به عبدالقادر) بود.[۳][۲] او از مشاهیر مشایخ صوفیه و شیخ طریقهقادریه میباشد.[۳] کنیه وی ابومحمد» و لقبش محی الدین» است.[۴]
القاب و نسب
نام کامل او شیخ محی الدین ابو محمد عبدالقادر بن ابی صالح موسی جنگی دوست گیلانی»[۳] است و برخی القاب او ثموت الثقلین»، شیخ کل»، شیخ مشرق»، محی الدین» میباشد.[۳] از دیگر القاب او میتوان به غوث گیلانی»[۵]، غوث»، غوث اعظم»، غوث الثقلین»، باز اشهب»، باز اللَّه» و جنگی دوست» اشاره کرد.[۲]
در حالیکه علی قادری هروی در رسالهای به نام نزهة الخاطر» تلاش میکند که نسبت عبدالقادر را به حسن مثنی از نسل حسن مجتبی (امام دوم شیعیان) برساند[۱]، در فوات الوفیات» این نسبت به حسین بن علی (امام سوم شیعیان) رسانده شدهاست.[۲] در قاموسالاعلام و طبقات شعرانی» نیز وی بر همین اساس از نسل حسن مجتبی دانسته شدهاست.[۶] اما تقی الدین واسطی در کتاب تریاق المحبین» این نسبتها را مردود شمرده و مولف کتاب عمدة المطالب» خاطرنشان میکند که گیلانی خود هرگز مدعی چنین نسبتی نبودهاست و تنها نوادگانش بعد از مرگ او چنین ادعایی کردهاند. اما از اسنادی چون تاریخ بغداد، تحفة الازهار، الانساب سمعانی، سیر اعلام النبلاء، وفیات، مروج الذهب و الکامل نتیجه گیری میشود که نسب وی از جانب پدر به حسن مجتبی و از جانب مادر به علی بن موسی الرضا میرسد و شاید رد بر این مسئله همراه با غرضی بودهاست. [۱] نسب او از نژاد کوردان کلهر یا همان گیلان ده قرمیسین (کرمانشاه)می باشد. پدرش سید موسی جنگیدوست، فرزند سید ابیعبدالله گیلانی بود.[۷] عبدالقادر دخترزادهٔ ابوعبداللَّه گیلانی از نوادگان محمد تقی (امام نهم شیعیان) و از بزرگان مشایخ گیلانی کورد[۲] و نام مادرش امالخیرامة الجبار فاطمه» بود.[۳]
زندگینامه
در تاریخ زادروز او اختلاف وجود دارد سالهای ۴۷۰ یا ۴۷۱ قمری تاریخهای زادروز او ذکر شدهاند.[۲][۳] محل تولد وی گیلان غرب کرمانشاه (یکی از شهرهای گرد-کرد نشین) در روستای کهن گیلان ده " گیه لان " از بخش مرکزی گیلانغرب از توابع کرمیشان ، قرمیسین (کرمانشاه) میباشد ، تولد وی در شب یکم رمضان ۴۷۰ قمری (۲۲ اسفند ۴۵۶ خورشیدی) دانستهاند.[۳]گیلان غرب یکی از شهرهای استان کرمانشاه است و شیخ عبدالقادر گیلانی به آنجا نسبت دارد.
طبق اسناد سنگ نوشته مستند که اسم گیلان و طایفه گیلانی کلهر در تواریخ مختلف بر روی قبور اجداد طایفه گیلان که از کوردان کلهر می باشند به حدود دوازده قرن (247 هجری قمری ) می رسد و دال بر قدمت مستند ده قدیمی گیلان کلهر از قدیم الیام تا به حال به این نام و زادگاه شیخ عبدالقادر گیلانی می باشد.
لازم به ذکر است که اسم گیلان کرمانشاه " gyalan " از جمع بستن اسم درختچه ی دارویی و مقدس در دین زردشت " گیه ل=gyal " مورد امروزی گرفته شده ، در حالی که گیلان شمال از ریشه قوم "گیل=gil" گرفته شده و هیچ و جه تسمیهی با گیلانغرب که یک اسم کاملا کوردی است را ندارد.
متاسفانه بسیاری از سایت ها ، اشخاص در صدد نسبت دادن شیخ عبدلقادر گیلانی به گیلان شمال میباشند غافل از ابنکه طبق شجرنه نامه واسناد سنگ نوشته موجود شیخ از منطقه ی گیلان کرمانشاه و کهن ده گیلان کلهر میباشد. قدمت سنگ نوشته گیلان غرب به همین نام (گیلان) به 1200 سال قبل برمیگردد و طبق گفته پیشینیان و ادبیات فولکولر زاگرسنشینان شیخ عبدالقادر زلده شده از دیار کلهر، گیلانغرب می باشد.
استاد علی اصغر حکمت مترجم تاریخ جامع ادیان جان بی ناس صفحه ی 770 این کتاب چنین می آورد که شیخ عبدالقادر از کوردان کلهر از کهن ده گیلان از توابع قرمیسین "کرمانشاه" می باشد.
وی در زمان حکومت ملکشاه سلجوقی متولد شد. به سبب حمایتهای ملکشاه و وزیرش خواجه نظام الملک اوج دوره شهرت علم» بود. اما به دلیل کشمکش وارثان تخت شاهی پس از قتلملکشاه و همچنین ظهور فرقه نزاریه از اسماعیلیه به رهبری حسن صباح و جنگهای صلیبی و فتح بیت المقدس بدست مسیحیان، ثبات و آرامش زندگانی مردم از بین رفت.[۸]
تحصیلات
در جوانی در سن هجده سالگی به بغداد رفت و در آنجا نشو و نما یافت.[۲][۳] در ابتدا علوم ادبی را از ابو زکریای آموخت.[۳]
وی در بغداد، از ابوبکر محمد بن احمد و ابوالقاسم علی بن احمد بن بیان و ابوطالب بن یوسف، علم حدیث فرا گرفت.[۳]
سپس به نزد علی بن ابی سعید مخرمی، و در مدرسه او فقه آموخت.[۳][۲]
وی با شیخ احمد یا حماد دباس مصاحب بود و از او فنون طریقت را آموخت.[۲] او در زمان تحصیل از دسترنج خود ارتزاق میکرد.[۶] وی در یادداشتن علم و دانش کوشش فراوان کرد و ملازم سیاحت و مجاهده و ریاضت و تفکر در تنهایی شد.[۳] او یازده سال از عمر خود را در انزوای کامل به سر برد.
فعالیتها
علی بن ابی سعد مخرمی مدرسه خود را به وی تفویض نمود و او در آن مدرسه به وعظ و ارشاد پرداخت و آوازه زهد و تقوای او در همه جا پیچید.[۳] مردم از همهٔ نقاط به زیارتش میشتافتند و از نصایحش استفاده میکردند.[۷]لباس ت (خرقه مشایخ) را از دست ابو سعد مخرمی پوشید.[۳] وی در این مدرسه، مجلس وعظ و خطابه برپا میکرد و مطابق هر دو مذهب شافعی وحنبلی فتوا میداد و در سیزده شاخه از علوم دینی تدریس میکرد.[۲]
وی از محدثان شافعی یا حنبلی بود.[۲] وی از ابوغالب باقلانی و احمد بن مظفر بن سوسن تمار و ابوالقاسم بن بیان و جعفر بن احمد سراج و ابوسعد بن خشیش و ابوطالب یوسفی و دیگران حدیث شنید.[۲] ابوسعد سمعانی و عمر بن علی قرشی و حافظ عبدالغنی و شیخ موفقالدین ابنقدامه و شیخ علی بن ادریس و احمد بن مطیع باجسرائی و محمد بن لیث وسطانی و اکمل بن مسعود هاشمی و دیگران از وی حدیث شنیدند. رشید احمد بن مسلمه با اجازه از او روایت کردهاست.[۲]
در اصول و فروع فقه و تصوف تألیفات زیادی به وی منسوب است.[۲]
دیوان شعر او به دیوان غوث اعظم» معروف است. وی در شاعری متخلص به محیی» است.[۲]
درگذشت
در روز و ماه درگذشت شیخ عبدالقادر گیلانی اختلاف وجود دارد.[۳] سالهای ۵۶۰ یا ۵۶۱ یا ۵۶۲ قمری بهعنوان تاریخ درگذشت او ذکر شدهاست.[۲] اما همه مورخان و صاحبان کتابهای رجالدرگذشت او را در سال ۵۶۱ قمری نوشتهاند.[۳]
در شب شنبه ۸ ربیعالاول ۵۶۱ قمری (۲۹ دی ۵۴۴ خورشیدی) در مدرسهای که وعظ و ارشاد میکرد در بغداد درگذشت و همانجا در مدرسهاش به خاک سپرده شد.[۳][۲] مقبره وی توسط شاه اسماعیل یکم در جریان فتح بغداد تخریب شد.
خانواده
پدرش سیدموسی گیلانی، فرزند سید ابیعبدالله گیلانی بود.[۷] عبدالقادر دخترزادهٔ ابوعبداللَّه گیلانی، از بزرگان مشایخ گیلانداوود خان امیر اعظم کلهر، سلیمان خان، عباس خان امیر مخصوص کلهر
سیە مال ـ دوار ـ گورک ـ کولا ـ زمگە ـ چیخ ـ مسکن ـ رسومات و صنایع دستی ایل بزرگ کلهر
وی ,عبدالقادر ,بن ,۲ ,شیخ , ,را به ,شیخ عبدالقادر ,که در ,خود را ,عبدالقادر گیلانی ,امام عبدالقادر گیلانی ,میان طریقتهای صوفیه ,راستی بندهٔ خداوند ,سید محیالدین عبدالقادر
درباره این سایت