میرزا محمدرضا فرزند محمد رحیم بیگ در سال 1245هجری قمری یعنی 1208 هجری شمسی در شهرستان گیلانغرب از توابع استان کرمانشاه دیده به جهان گشود ، جد ایشان شخصی به نام " خمان " که مؤسس  تیره خمان از طایفه کهن گیلانی کلهر می باشد ، پدرش از سرداران سواره فوج کلهر و برادرش نوروز علی بیگ در میان ایل از قائم مقامان بود.

 

ایام نوجوانی رضا بیگ به مقتضای ایلی و خانوادگی به آموختن فنون رزم، تیراندازی وسواری گذشت ومردی قوی‌هیکل وخوش‌بنیه شد.اما دریکی ازدرگیری های ایل زخمی برداشت که تا اواخر عمر باعث کم شنوایی او شد.

 

رضابیگ به سبب میل و قریحه شخصی واستعداد ذاتی و رغبتی که به مشق خط داشت و تاحدی نیز این هنر را نزد هنرمندان ایل آموخته بود، به تهران هجرت کرد ونزد میرزامحمد خوانساری به شاگردی ومشق پرداخت.

 

آنجابودکه رضابیگ به میرزا رضا معروف شد.پس از درگذشت استاد، میرزا رضا ازروی خطوط "میرعماد"مشق می کرد؛ چنان که گویند برای این کار به اصفهان رفت تا ازروی کتیبه معروف میرعماددر تکیه میرفندرسکی مشق کند.

 

میرزا چون در خط نستعلیق شهرت یافت، ناصرالدین شاه قاجارکه به تشویق هنرمندان تمایل داشت، وی رااحضارکرد و گاهی نیز نزد او تعلیم می گرفت.

 

همچنین ناصرالدین شاه از میرزا خواست تا دروزارت انطباعات به کارکتابت مشغول شود،اما از آنجا که وی مردی آزادمنش بود، نپذیرفت و در خواست شاه را که غیرمستقیم چندین بار از طریق رجالش بیان می شد رد کرد وفقط هنگامی که اعتمادالسلطنه (وزیرانطباعات) کتابتی را به وی ارجاع می‌داد، می‌پذیرفت وبه حق‌الکتابه آن قانع بود.

 

میرزا تنها یک بار حاضر شد دردستگاه دولتی شغلی داشته باشد وآن هنگامی بود که ناصرالدین شاه به سفردوم خودبه خراسان می‌رفت، میرزاهم که شوق زیارت آستان امام رضا(ع)راداشت پذیرفت تاباآنها همراه شود.

 

او در طول این سفررومه"وقایع اردوی همایونی"وهمچنین رومه"وقایع اتفاقیه"راکتابت وباوسایلی که همراه داشت به چاپ سنگی نشرمی کرد.

 

میرزاعلاوه بر آزادمنشی، مردی درویش منش وبی اعتنابه مال ومنال دنیا بودوزندگی بسیارساده‌ای داشت.

 

به گفته عبدالله مستوفی درآمدمیرزا از تعلیم چند شاگرد که به مجلس او می‌آمده اند و چند شاگرد دیگر که خودمیرزا به خانه آنها می‌رفته وچاپ نویسی تامین می‌شده که به ندرت در ماه 20تومان بوده است.

 

میرزا برای مشق کردنش خود را محصور وضعیت نمی‌کرد - چنان که می‌دانیم، خوشنویسان معمولاً برای آفریدن آثار خود، وضعیت و فضای خاصی اختیار می‌کنند؛ مثلاً حتماً با اسباب و وسایل مخصوص خود کار می‌کنند و در مکانی مانوس می نشینند؛ به گونه‌ای که اگر این شرایط نباشد، خوشنویس نیز دچار مشکل می‌شود - در واقع میرزا در هر وضعیتی حتی در سفرو با مرکب غلیظ چاپ به هنر آفرینی می‌پرداخت.

 

مرکز قلم میرزادر نستعلیق، در کتابت و مشقی بوده است. او در نوشتن، آن قدر قدرت داشت که تمام کلمه را بدون براشتن قلم از روی کاغذ می‌نوشت که در چاپ‌نویسی این کار لازم بوده است.

 

البته او شکسته نستعلیق و تعلیق را نیز خوب می‌نوشته است؛ اما گویا ابهت کلمات و قواعد نستعلیق باعث شده که او زیاد به شکسته نویسی نپردازد.

 

از میرزا چلیپا کمتر دیده شده و آثاری که رقم صریح او را داشته باشد نیز کم است. این شاید که به سبب طبع بلند وی بوده که قطعه یا سیاه مشقی که رقم داشته باشد، از او موجود نیست و تنها اثر او که رقم دارد یک نسخه "فیض الدموع" است.

 

میرزا به شعر و شاعری نیز علاقه داشته و معانی شعر را خوب می فهمیده است. او شعر نیز می‌گفته و معروف است که هزار و پانصد بیت شعر دارد.

 

یکی از مهمترین تحولات زمان قاجار، ورود صنعت چاپ سنگی به کشور بود که تاثیر بسیاری زیادی بر جامعه فرهنگی آن زمان گذاشت و قدم‌های نخست تبدیل جامعه سنتی ایران به جامعه‌ای صنعتی با ورود این صنعت برداشته شد.

 

در واقع، متحول شدن سطح فرهنگی کشور، پیدایش مدارس جدید و این که کتاب و کتابت باید در دسترس همگان قرار می‌گرفت و همچنین چاپ و چاپ نویسی رومه و مطبوعات عواملی بودند که نیاز جامعه را به صنعت چاپ کاملاً نشان می‌دادند.

 

در این شرایط، خوشنویس ناچار بود که به تندی کار کتابت را برای چاپ (مثلاً رومه) آماده سازد.

 

در این شرایط بود که میرزا رضا کلهر به عنوان بزرگترین نوآوردر خط نستعلیق به همراهی با صنعت چاپ قدم برداشت.

 

میرزا به تغییراتی اساسی در خوشنویسی دست زد تا بتواند در زمان کم و با سرعت، کار کتابت را انجام داده، برای چاپ آماده کند.

 

در واقع، تغییرات او در خوشنویسی باعث پیدایش مکتبی جدید شد که بعدها با نام خودش یعنی "مکتب کلهری" شهرت یافت.

 

تغییراتی که میرزا در خط به وجود آورد، زاده دو عامل مهم بود: یکی سرعت و دیگری شرایط چاپ نویسی.

 

میرزا باید در مدت کمی با مرکب به اصطلاح لجن چاپ که بسیار غلیظ و چسبناک بود بر روی کاغذهای چاپ کتابت می‌کرد.

 

شاگرد پذیری میرزا رضا کلهر بسیار مشکل بوده است؛ یعنی به انتخاب خودش، آن هم با اصرار و التماس شاگردی را می‌پذیرفت.

 

از میان شاگردان وی، میرزا زین العابدین بن محمد شریفی قزوینی "ملک الخطاطین"، کاتب شهیر آقا سید مرتضی برغانی "میرخانی"، میرزا مرتضی نجم آبادی و سید محمود صدر‌الکتاب را می‌توان نام برد.

 

اما از شاگردان مهم وی که مستقیماً شاگردیش را نکرد محمدحسین سیفی قزوینی، ملقب به "عماد الکتاب" است.

 

مرحوم عماد الکتاب با ذره بین بسیار بزرگی، خطوط و الگوها و برش‌های میرزا را بزرگ کرده، روی آن کار می کرد.

 

میرزا رضا کلهر در وبای عام تهران در روز جمعه بیست و نهم مرداد ماه 1291 درگذشت و در تهران به خاک سپرده شد.

# تیره خمان #طایفه گیلانی کلهر #

 

 

داوود خان امیر اعظم کلهر، سلیمان خان، عباس خان امیر مخصوص کلهر

سیە مال ـ دوار ـ گورک ـ کولا ـ زمگە ـ چیخ ـ مسکن ـ رسومات و صنایع دستی ایل بزرگ کلهر

وجە تسمیە و ریشه نام ایل کلهر بە این نام

  ,میرزا ,چاپ ,رضا ,کلهر ,نیز ,  میرزا ,میرزا رضا ,که به ,بود که ,  در

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تعمیرات چرخ خیاطی های صنعتی و خانگی چشمه ی روشن بازاریابی اینترنتی مشهد نارنجی "روستای ما سیلاب" مدالیوم خلاقیت تجاری و نوآوری سیستماتیک حیران نباش خواهد آمد عسل صد در صد طبیعی آبی ِ دوردست خرید فروش قیمت نمایندگی مرمربت مشکی اصفهان